-
نهال پربرکت
در سال ۱۳۴۰ قمری آن روزی که مرحوم آیتاللّه حائری (رضوان الله تعالی علیه) وارد شهر قم شد، از این همه برکات خبری نبود؛ نه در این شهر، نه در این کشور، و نه در سراسر عالم. او این حوزه را پایهگذاری کرد و تقریباً چهل سال بعد از آن تاریخ این نهضت آغاز شد؛ ببینید چطور آن اخلاصی که نشانندهی این نهال یعنی نهال حوزهی علمیه در وجود خود داشت، به ثمر نشست، تا این نهضت پدید آمد. یکی از ثمرات آن تلاش در کشور ایران، تشکیل جمهوری اسلامی با همهی برکاتش است. 01/12/1370
-
برگی از خاطرات
استعداد بینظیر
شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است. هرکس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والّا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! 25/09/1392
-
شایستهی شهادت
دو هفته پیش شهید کاظمی آمد پیش من و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم که شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشمهای شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند. 1384/10/21
-
دلهای محکم
در نزدیکی کرخه نور، شهید عزیز، حسین آقای علمالهدی رضواناللهتعالیعلیه و بقیهی جوانانی را که همراه او بودند و با دست خالی، بدون تجهیزات، اما با دلی سرشار از عشق و ایمان و با قلبی استوار از اتّکا و توکّل به پروردگار به این طرف میآمدند، ملاقات کردم. از شهید علمالهدی پرسیدم: «شما از سلاح و تجهیزات چه دارید که اینگونه مصمّم به جنگ دشمن میروید؟» دیدم اینها دلهایشان آنچنان به نور ایمان و توکّل به خدا محکم است که از خالی بودن دست خود هیچ باکی ندارند. حرکت کردند و رفتند. آنها خواستار جهاد در راه خدا و پذیرای شهادت در این راه بودند؛ چون میدانستند حقّند. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰
-
برگی از خاطرات
عالم عامل
آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی از علمای اخلاق تهران بودند که در ۱۲ دی ماه ۹۱ به دیار باقی شتافتند. این عالم بزرگوار در نجف جزو شاگردان ممتاز امام خمینی رحمهالله بودند، تا جایی که حضرت امام مأموریت جمعآوری فتاوا و تنظیم رسالهی عملیهی خود را به ایشان میسپارند. آیتالله تهرانی پس از استفاده از محضر علمای نجف، به دستور امام خمینی (ره) به زادگاه خود تهران بازمیگردند و جلسات اخلاقی و درس خارج فقه و اصول را شروع میکنند که تا ۴۰ سال این تدریس ادامه داشت. در بخشی از پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت ایشان آمده است: «با تأسف و تأثر فراوان، خبر درگذشت عالم عامل ربّانی، مرحوم آیتالله آقای حاج آقا مجتبی تهرانی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم. این حادثهی ناگوار، ضایعهای برای حوزهی علمیه و روحانیت و جامعهی مذهبی تهران و بهویژه ارادتمندان و شاگردان ایشان و جوانانی است که از مجالس پرفیض و درسهای سازندهی این معلم اخلاق بهره میبردند.» همچنین آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۴ مصادف با اربعین حسینی، در مراسم تشییع پیکر ایشان حضور یافتند و بر پیکر آن عالم جلیلالقدر نماز میّت را اقامه کردند.
-
برگی از خاطرات
الگوی جهاد علمی
مؤسسهی رویان، یک مؤسسهی موفق و یک نمونهی کامل و چشمگیر از آن چیزی بود و هست که انسان آرزویش را دارد. علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی آشتیانی اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوهی کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعهی کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست میدارد و آرزو دارد. رویان هم با کمک او و بقیهی همکارانی که در رویان از اول مشغول بودهاند، اینجوری بارآمد؛ اینجوری رشد کرد؛ اینجوری رویید. ۱۳۸۶/۰۴/۲۵
-
استاد بزرگ
آیتالله آقای حاج سیدمحمود هاشمی شاهرودی رضوان الله علیه، استادی بزرگ در حوزهی علمیهی قم و کارگزاری باوفا در مهمترین تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، عضو مؤثری در شورای نگهبان و رئیس موفّقی در مجمع تشخیص مصلحت بودند و آثار و برکات علمی بسیاری از خود بر جای نهادند. ایشان همچنین برادر سه شهید و از یاران و شاگردان و همراهان شهید نامآور و بزرگوار سیدمحمدباقر صدر بود. 1397/10/04
-
عالم متقی
آیتالله حاج سید عبدالحسین دستغیب، شخصیت مغتنم و ارزشمند برای عالم اسلام بود. آنان که از سوابق زندگانی این شهید بزرگوار آگاهند میدانند که او از نخستین کسانی بود که پرچم تبلیغ انقلاب اسلامی را در سختترین شرایط برافراشت و بر معابر و مجامع، نام امام امت را بر زبان جاری ساخت و با دستگاه ظلم و جور به مبارزه برخاست. این چهرهی پارسا و پرهیزکار، بیاعتنا به زخارف دنیوی، همت و نیروی خود را در راه استقرار حاکمیت الله صرف کرد و به یاد خدا دلخوش بود که «الا بذکر الله تطمئن القلوب». روح بیکینه و صفای باطن و لحن روحانی او گرمیبخش دل مردم بود و مردمی که او را صمیمانه دوست داشتند به شخصیت والای این روحانی مبارز و متقی احترام میگذاشتند.20/09/1360
-
فقیه مبتکر
در همین حوزهی قم، مبتکر مدارس برنامهای، یکی از فقهای معروف منحصر در امر فقاهت بود؛ یعنی مرحوم آیتالله گلپایگانی. مدرسهی آقای گلپایگانی، قدیمیترین مدرسهی برنامهریزی شده در حوزه است. آقای گلپایگانی یک فقیه متبحر، متخصص در کار فقاهت و پایبند به مسائل فقاهت، نترسید از اینکه یک برنامهی نویی را در امر آموزش اجرا کند؛ البته ایشان نوآوریهای دیگری هم داشتند. اول جایی که در حوزه، مسائل رایانهای و اینها را راه انداخت، دستگاه آقای گلپایگانی بود، که بعد البته رواج بیشتری پیدا کرد. 1389/08/02
-
وقتِ دعا
بخشهایی از دعای پایانی رهبر انقلاب در مراسم عزاداری فاطمیه در حسینیهی امام خمینی(ره) در اسفندماه سال 1396: «پروردگارا! این توسل را، این اظهار ارادت حقیرانهی ما را به خاندان اهل بیت(علیهمالسّلام) و به حضرت صدیقهی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد، گناهانی را که مانع استجابت دعای ما میشود بر ما ببخش و ما را بیامرز. پروردگارا! به محمد و آل محمد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل ملت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همهی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همهی عالم بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد، راههای صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راهها کمک بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول کن؛ آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند، توطئهی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئهگران برگردان. پروردگارا! به محمد و آل محمد، کسانی که با همهی وجود، با همهی اخلاص، با همهی توان در مقابل این توطئهها میایستند، همهی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما.»
-
طلبهی مبارز
میرزا کوچک یک روحانی است، یک طلبه است. بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچکخان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است. رفتار او هم یک رفتار دینی و اعتقادی است؛ یعنی انسان مشاهده میکند با اینکه در درون تشکیلات خودشان مخالفینی داشت، اما مرحوم میرزا کوچک در برخورد با اینها کاملاً حدود شرعی را رعایت میکرده. مثلاً کسانی بودند که مخالفتهای اعتقادی با ایشان داشتند؛ همراهان ایشان آن افراطیها میگفتند اینها را بزنیم سرکوب کنیم! میرزا کوچک نمیگذاشته و مانع میشده از اینکه این کار را بکنند. 1391/08/29
-
مثل خورشید
خصوصیت مدرّس اوّلاً عبارت بود از آگاهی؛ چیزی را که خیلی از آدمهای دلسوز، آن روز درک نمیکردند، او میفهمید. آگاه بود. توطئهی خارجیها را و حکومت دستنشانده را میشناخت. پایان کار را از آغاز میدید. ثانیاً احساس مسئولیت. و ثالثاً شجاعت؛ نمیترسید، از مرگ نمیهراسید، از زحمتها و سختیهای زندگی فرار نمیکرد. این سه خصوصیّتِ عمدهی مرحوم مدرّس است. البته عالم بود، باتقوا بود، خیلی خصوصیات دیگر هم داشت؛ امّا آن چیزی که مدرّس را مثل خورشید منوّری امروز در جامعهی ما قرار داده، این سه خصوصیّت است. 1367/11/09
-
دانشمند ممتاز
دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر، جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. 1399/09/08
-
عارفِ مبارز
امام یک وقتی به خود بنده فرمودند «شما خیال نکنید که آقای شاهآبادی در کار مبارزات نبود؛ چرا، ایشان مبارزه میکرد». مرحوم شاهآبادی، عارف آنچنانی، به امام گفته بود که «اگر من یاوری داشتم، خروج میکردم». ۱۳۹۸/۰۲/۱۸
-
در مقابل بیگانه
جهتگیری ستارخان و باقرخان در مشروطیت، درست نقطهی مقابل جهتگیری کسانی بود که مشروطیت انگلیسی و مشروطیتِ زیر پرچم بیگانه را میخواستند. ستارخان در سخنرانی و اعلامیهاش میگفت: «من میخواهم زیر پرچم اباالفضلالعباس حرکت کنم». بودند کسانی که میخواستند نهضت را بکشانند به سمت حرکت انگلیسی، اما ستارخان ایستادگی کرد. بعد هم همانها بودند که مرحوم ستارخان و مرحوم باقرخان را کشاندند تهران و در باغ اتابک، آنها را از بین بردند. 1385/11/28
-
مدیر واقعی
شهید تهرانی مقدم سراپا اخلاص بود. من بیست و پنج شش سال است که ایشان را از نزدیک میشناسم. همت خیلی بلندی داشت. افقهای خیلی بلندی را میدید. یکی از خصوصیات برجستهی ایشان، مدیریت بود. یک مدیر طبیعی بود، درس مدیریت هم نخوانده بود؛ اما واقعاً یک مدیر بود. 1390/09/01
-
انقلابیِ متدین
مرحوم عسگراولادی انصافا متدین، متعبد، پایبند به مسائل شرعی و دینی به معنای واقعی کلمه بود. انگیزهی این مبارزاتی هم که ایشان میکرد تدین بود، یعنی واقعا احساس مسئولیت میکرد. انسان اخلاقیِ دینی بود، یعنی آدم صبوری بود، آدم بسیار متینی بود، آدم بسیار باانصافی بود که این را ما در رفتارهای ایشان میدیدیم، آدم مراقبی بود. 1392/10/17
-
وزیرِ شهید
وزیرِ شهید | بنده ایشان را قبل از شهادت هم از نزدیک میشناختم. قبل از اینکه وزیر شود، در جلسهای که با مرحوم آقای بهشتی و بعضی دیگر در منزل یکی از دوستان برگزار شد، از ایشان هم دعوت کردند که بیاید تا ما ایشان را از نزدیک برانداز کنیم؛ چون بنا بود وزیرِ شهید رجایی شود. مرحوم رجایی مشورت میکرد و اصرار داشت ما نظر بدهیم. آقای تندگویان به جلسه آمد و به تعبیری باید بگویم همه را مرید خودش کرد. 1378/09/28
-
الگوی سیزدهساله
امروز «روز جوان و نوجوان» است و مناسبت آن هم شهادت یک نوجوان بسیجی شهید حسین فهمیده است. او سیزده ساله بود؛ اما با رشد، با شعور، با اراده و مصمّم، کشور خود را میشناخت، امام خود را میشناخت، دشمن خود را میشناخت، اهمیت وجود و فعّالیت خود را هم میشناخت و رفت این سرمایه را تقدیم عزّت کشور و آینده انقلاب و منافع و مصالح مردم کرد. جسم او رفت؛ اما روحش زنده ماند، یادش ابدی شد و خاطرهاش به صورت اسطوره درآمد. 1377/08/08
-
شاعر فرزانهی انقلاب
با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهی انقلاب دکتر قیصر امینپور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همهی اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت. درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد؛ ولی امید است راه فتح قلهها را دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصهی شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهی این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. 1386/08/09
-
کهنمردِ دانشمند
آیتاللّٰهالعظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رضواناللّٰهتعالیعلیه، حوزهی علمیهی نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم در ایران، مبذول کرد. در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال ۱۴۱۱ هجری قمری، قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی بود و به همین سبب، پس از سرکوب شدن این نهضت به وسیلهی رژیم خونخوار بعثی، این کهنمرد دانشمند، مورد آزار و شکنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثی قرار گرفت و در معرض خطر جدی واقع شد. پس از آنکه به فضل الهی از خطر نجات یافت، تا مدتها در شرایط سخت، زیرنظر مأموران بعثی قرار داشت. عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایشهای الهی و نمایشگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است. 1371/05/18
-
سیاستمدار صادق
این عالم بزرگوار از جملهی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهرههای اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همهی عرصههای مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقشآفرینی کرد. از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیتههای انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخستوزیری در یکی از سختترین دورانهای جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصهی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزههای جناحی و قبیلهای را به حیطهی فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد. 29/07/1393
-
چهرهی نورانی
این رزمندهی قدیمی و صمیمی و پرتلاش، جوانیِ پاک و متعبّد خود را در جبهههای شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر بابرکت و چهرهی نورانی خود را در دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبههی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد. 1394/07/18
-
هنرمند مؤمن
شعر روان و دلنشین این هنرمند مؤمن که غالباً در خدمت معارف و ارزشهای دینی است، یادگار ارزندهی او در اینجا و ذخیرهی گرانبهای او برای نشأهی اخروی است انشاءالله. خداوند او را با شهیدان محشور فرماید که همواره محافل یاد آنان را با سرودههای خود رونق میبخشید. 1401/07/16
-
چهرهی درخشان
چهرهی درخشانی را سراغ داریم که داوطلبانه از ارتش جمهوری اسلامی ایران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتقل شد و در رتبههای بالا و ممتاز سپاه پاسداران قرار گرفت و خدمات بسیار باارزشی انجام داد و در آخر کار هم به افتخار شهادت در راه خدا نائل شد. شهید کلاهدوز یک افسر ارتشی بود و سپاه او را پذیرا شد و همیشه حضور این ارتشیِ مطّلع در ردههای بالای سپاه پاسداران تا حیات آن عزیز بزرگوار، آثار و برکاتی داشت. 09/08/1368
-
شهیدِ دائمالسفر
فلاحی آدم محترمی بود. یک سفر با هم میرفتیم چابهار، ماه رمضان بود. خب توی هواپیما همه مسافرند دیگر! غذا آوردند و همه خوردیم؛ اما فلاحی نخورد. گفتیم آقای فلاحی شما چرا غذا نخوردید؟ گفت: من روزه هستم، گفتیم: توی سفر؟ گفت: من دائمالسفرم. شغلم است. برای همین روزهام را نمیخورم. بعد به من گفت که من از شش سالگی تا حالا روزهام ترک نشده. (خاطرهی رهبر انقلاب از شهید فلاحی، مستند در لباس سربازی)
-
-
برگی از خاطرات
ماجرای یک توطئه
نیروهای جهادیِ نیروی هوایی، در خود نیروی هوایی کارهای بزرگی را انجام دادند. جزو اوّلین کارهایی که در سال ۵۸ انجام گرفت، خنثی کردنِ توطئه در پایگاه تبریز بود. آن وقت شهید فکوری فرمانده پایگاه تبریز بود؛ در پایگاه تبریز یک توطئهای راه افتاد، حتّی آن افراد اخلالگر، این شهید را هم به یک نحوی محاصره کرده بودند، شبیه دستگیر کردن؛ بچّههای انقلابیِ خودِ نیرو بدون اینکه از جایی کمک بخواهند، رفتند آنها را متفرّق کردند و شهید فکوری را برداشتند آوردند تهران. 19/11/1400
-
شهید عزیزِ خرمشهر
یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی که در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت کردند بکنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که صدوبیست هزار نداشت بلکه دههزار، پنجهزار هم نداشت. محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل یک لشکر مجهّز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر میبارید، سی و پنج روز مقاومت کردند.22/01/1382
-
روحانی کامل
مرحوم شهید مدنی حقیقتاً یک مصداق بارزی از روحانی کامل بودند. اوّلاً ایشان عالم بود، فقیه بود. ثانیاً اهل بیان و تبیین بود در بین قشرهای مختلف؛ ایشان در میان جوانها میتوانست کاملاً با مخاطب جوان ارتباط برقرار کند. من در اوایل یا اواسط امامت جمعهی ایشان به تبریز رفتم و دیدم ایشان آنچنان با جوانهای کمسال، گرم و صمیمی است که واقعاً مثل اینکه با پدرشان حرف میزنند، با برادر بزرگشان حرف میزنند! عالمی بود که اهل مبارزه و بینش سیاسی بود. از حدود سال ۵۰ تا پیروزی انقلاب، در غالب اوقات ایشان در تبعید بود. نسبت به مسائل کشور آگاه و اهل عمل و اقدام بود. مرد شجاع، صریح، آمادهی خطرپذیری. در اوایل رفتن ایشان به تبریز و در آن فتنهی موسوم به فتنهی خلق مسلمان، این مرد مثل کوه ایستاد و حتّی جانش در خطر افتاد و اگر ایستادگی ایشان نبود، معلوم نبود که چه میشد. و به نظر من بالاتر از همهی این ابعاد و پشتوانهی همهی این ابعاد، خودسازی و کاری بود که ایشان با خود و با دل خودش کرده بود... واقعاً شهادت حقّ او بود. ۱۳۸۰/۰۶/۱۲