• انتشار به مناسبت شهادت یوسف کلاهدوز

    برگی از خاطرات

    انتشار به مناسبت شهادت یوسف کلاهدوز

    چهره‌ی درخشان چهره‌ی درخشانی را سراغ داریم که داوطلبانه از ارتش جمهوری اسلامی ایران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتقل شد و در رتبه‌های بالا و ممتاز سپاه پاسداران قرار گرفت و خدمات بسیار باارزشی انجام داد و در آخر کار هم به افتخار شهادت در راه خدا نائل شد. شهید کلاهدوز یک افسر ارتشی بود و سپاه او را پذیرا شد و همیشه حضور این ارتشیِ مطّلع در رده‌های بالای سپاه پاسداران تا حیات آن عزیز بزرگوار، آثار و برکاتی داشت. 09/08/1368

  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت امیر ولی الله فلاحی

    برگی از خاطرات

    انتشار به مناسبت سالروز شهادت امیر ولی الله فلاحی

    شهیدِ دائم‌السفر فلاحی آدم محترمی بود. یک سفر با هم می‌رفتیم چابهار، ماه رمضان بود. خب توی هواپیما همه مسافرند دیگر! غذا آوردند و همه خوردیم؛ اما فلاحی نخورد. گفتیم آقای فلاحی شما چرا غذا نخوردید؟ گفت: من روزه هستم، گفتیم: توی سفر؟ گفت: من دائم‌السفرم. شغلم است. برای همین روزه‌ام را نمی‌خورم. بعد به من گفت که من از شش سالگی تا حالا روزه‌ام ترک نشده. (خاطره‌ی رهبر انقلاب از شهید فلاحی، مستند در لباس سربازی)

  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت موسی نامجو
  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت خلبان جواد فکوری

    برگی از خاطرات

    انتشار به مناسبت سالروز شهادت خلبان جواد فکوری

    ماجرای یک توطئه نیروهای جهادیِ نیروی هوایی، در خود نیروی هوایی کارهای بزرگی را انجام دادند. جزو اوّلین کارهایی که در سال ۵۸ انجام گرفت، خنثی کردنِ توطئه در پایگاه تبریز بود. آن وقت شهید فکوری فرمانده پایگاه تبریز بود؛ در پایگاه تبریز یک توطئه‌ای راه افتاد، حتّی آن افراد اخلالگر، این شهید را هم به یک نحوی محاصره کرده بودند، شبیه دستگیر کردن؛ بچّه‌های انقلابیِ خودِ نیرو بدون اینکه از جایی کمک بخواهند، رفتند آن‌ها را متفرّق کردند و شهید فکوری را برداشتند آوردند تهران. 19/11/1400

  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت سردار محمد جهان آرا

    برگی از خاطرات

    انتشار به مناسبت سالروز شهادت سردار محمد جهان آرا

    شهید عزیزِ خرمشهر یادی از «محمّد جهان‌آرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی که در خرمشهرِ مظلوم آن‌طور مقاومت کردند بکنم. آن‌روزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که صدوبیست هزار نداشت بلکه ده‌هزار، پنج‌هزار هم نداشت. محمّد جهان‌آرا و دیگر جوانان ما در مقابل یک لشکر مجهّز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر می‌بارید، سی و پنج روز مقاومت کردند.22/01/1382

  • کتاب شیرین

    قطب نما

    کتاب شیرین

    من توصیه می‌کنم این کتاب‌هایی را که درباره‌ی شهدا و ایثارگران دوران دفاع مقدس نوشته شده و شخصیت‌های این‌ها را تشریح می‌کند، بخوانید. هم کتاب‌های شیرین و پر جاذبه‌ای است، هم ذهن شما را با مسائل بسیاری آشنا می‌کند

  • به مناسبت شهادت آیت الله مدنی

    به مناسبت شهادت آیت الله مدنی

    روحانی کامل | مرحوم شهید مدنی حقیقتاً یک مصداق بارزی از روحانی کامل بودند. اوّلاً ایشان عالم بود، فقیه بود. ثانیاً اهل بیان و تبیین بود در بین قشرهای مختلف؛ ایشان در میان جوان‌ها می‌توانست کاملاً با مخاطب جوان ارتباط برقرار کند. من در اوایل یا اواسط امامت جمعه‌ی ایشان به تبریز رفتم و دیدم ایشان آن‌چنان با جوان‌های کم‌سال، گرم و صمیمی است که واقعاً مثل اینکه با پدرشان حرف می‌زنند، با برادر بزرگشان حرف می‌زنند! عالمی بود که اهل مبارزه و بینش سیاسی بود. از حدود سال ۵۰ تا پیروزی انقلاب، در غالب اوقات ایشان در تبعید بود. نسبت به مسائل کشور آگاه و اهل عمل و اقدام بود. مرد شجاع، صریح، آماده‌ی خطرپذیری. در اوایل رفتن ایشان به تبریز و در آن فتنه‌ی موسوم به فتنه‌ی خلق مسلمان، این مرد مثل کوه ایستاد و حتّی جانش در خطر افتاد و اگر ایستادگی ایشان نبود، معلوم نبود که چه می‌شد. و به نظر من بالاتر از همه‌ی این ابعاد و پشتوانه‌ی همه‌ی این ابعاد، خودسازی و کاری بود که ایشان با خود و با دل خودش کرده بود... واقعاً شهادت حقّ او بود. ۱۳۸۰/۰۶/۱۲

  • انتشار به مناسبت وفات آیت‌الله طالقانی

    انتشار به مناسبت وفات آیت‌الله طالقانی

    روشنفکر مبارز | آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روی قرآن و نهج‌البلاغه بود؛لکن همه‌ی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفکری دینی نیست. یک بُعد مهم، بُعد مبارزه است. خیلی‌ها روشنفکر بودند اهل مبارزه نبودند؛اما آقای طالقانی نه، اهل عمل بود؛ یعنی توی میدان بود. این را ما که با ایشان معاشر بودیم، رفت‌وآمد می‌کردیم، می‌دیدیم. آدمی اهل درد بود و می‌خواست مبارزه کند؛ لذا تبعات مبارزه را هم قبول کرد و به زندان افتاد. این آدم، آدم صافی بود، روراست بود، بی‌شائبه و بی‌شیله‌پیله بود. نتیجه‌ی این بی‌شیله‌پیله بودن هم صراحتش بود، صراحت در بیان. 09/12/1389

  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت رییسعلی دلواری

    انتشار به مناسبت سالروز شهادت رییسعلی دلواری

    سردارِ شجاع | بوشهر تاریخ روشن و افتخارآمیزی دارد. مردم شجاع و مؤمن در آن منطقه بارها و بارها توانسته‌اند دشمنان این ملت را به عقب‌نشینی وادار کنند و آن‌ها را مغلوب کنند. نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رئیسعلی دلواری» از نام‌هایی است که همیشه دل‌های مؤمن را که آشنایی به وضع او و مبارزات او داشته‌اند، در سراسر این کشور به خود جذب می‌کرده است. خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب، این نامی که سعی می‌شد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند، بر سر زبان‌ها افتاد؛ او را شناختند، شخصیت او را ستودند، مظلومیت و شهادت مظلومانه‌ی او را همه دانستند و فهمیدند. 1389/04/05

  • معرفی کتاب غنا و موسیقی

    معرفی کتاب غنا و موسیقی

    موضوع غناء و موسیقی، سابقه‌ی بسیار طولانی در تاریخ بشر دارد و یکی از موضوعاتی است که در میراث مکتوب مسلمانان، احادیث و داستان‌های بسیاری درباره‌ی آن به جا مانده و تقریباً در اکثر کتب فقه و حدیث، از آن و مسائل متعدّد مرتبط با آن سخن رفته است.

  • انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید کاوه

    انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید کاوه

    اهل خودسازی | من شهید عزیزمان محمود کاوه را از بچگی‌اش می‌شناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن علیه‌السلام بود که بنده آن‌جا نماز می‌خواندم و سخنرانی می‌کردم. دست این بچه را هم می‌گرفت با خودش می‌آورد. این جوان جزو عناصر کم‌نظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم. حقیقتاً اهل خودسازی بود. در یکی از عملیات‌ها دستش مجروح شده بود، تهران آمد سراغ من. من دیدم دستش متورّم است. پرسیدم دستت درد می‌کند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهایی که آن‌جا بودند گفتند دستش شدید درد می‌کند، این همه درد را کتمان می‌کرد و نمی‌گفت. این مستحب است که انسان حتی‌المقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید. یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت. ۱۳۶۶/۰۵/۲۷

  • دوست عزیز

    دوست عزیز

    دوست عزیز | آیت‌الله خامنه‌ای حادثه‌ی انفجار دفتر نخست‌وزیری در هشتم شهریورماه را این‌طور نقل می‌کنند: «من بیمار بودم و تازه از بیمارستان خارج شده بودم و در منزلی استراحت می‌کردم. مرحوم شهید رجائی و شهید باهنر و برادران دیگر، مسائل را با من در میان می‌گذاشتند، ولیکن خود من شرکت فعالی در جریانات نمی‌توانستم انجام بدهم. در این اواخر که تدریجاً حالم بهتر شده بود، گاهی در جلسات شرکت می‌کردم؛ کمااینکه در شب قبل از حادثه، من در جلسه‌ای در اتاق خود مرحوم رجائی شرکت کردم؛ بنابراین از محلّ حادثه دور بودم و بعدازظهر هم بود، من هم بیمار بودم و خوابیده بودم. از خواب که بیدار شدم، برادرهای پاسدار گفتند که یک بمب در نخست‌وزیری منفجر شده و رجائی و باهنر هم آن‌جا بوده‌اند؛ من فوق‌العاده نگران شدم. با حال بسیار ضعیف و ناتوانی که داشتم، بنا کردم این‌جا و آن‌جا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران‌کننده بود. تا اوایل شب خبر درستی به من نرسیده بود، تا بالاخره مطلب برایم روشن شد. دو دوست عزیز و قدیمی، دو انقلابی، دو عنصر طراز اول جمهوری اسلامی را از دست داده بودیم و من شدیداً احساس غم می‌کردم. فردا صبح زود با اینکه خیلی بی‌حال بودم، آمدم برای تشییع جنازه به مجلس و با اینکه اطبّا همه من را منع می‌کردند که شرکت نکنم، دیدم طاقت نمی‌آورم که در مراسم شرکت نکنم؛ آمدم آن‌جا روی ایوان جلوی مجلس و یک سخنرانی‌ای با کمال هیجان کردم.»

  • رفیق قدیمی

    رفیق قدیمی

    من در سال ۱۳۳۶ با مرحوم باهنر آشنا شدم و این آشنایی بعد از گذشت مدتی در سال ۳۸ یا ۳۹ به یک رفاقت نزدیک تبدیل شد. در جریان مبارزات هم که وارد شدیم ایشان یک عنصر فعال بود. در سال‌های ۴۴ به بعد ارتباطمان به صورت یک پیوند کاری و مبارزاتی درآمد. در سال ۱۳۴۴ یا ۴۵ در تهران چندین جلسه به طور مخفیانه تشکیل می‌شد که اداره‌ی کلی آن جلسات به عهده‌ی شهید باهنر بود. مرحوم باهنر مسئول هماهنگی این جلسات و تعیین سخنران‌ها و مدرسینی برای این جلسات بود. یکی‌دو تا از این جلسات را خودش تدریس می‌کرد، یکی‌دو تایش را من تدریس می‌کردم. این کار مشترک ما بود که آن‌جا شروع شد و همین‌طور کار مشترک ما ادامه پیدا کرد. 1361/05/26

  • مرجع تقلید مردمی

    برگی از خاطرات

    مرجع تقلید مردمی

    یک خصوصیت مرحوم آیت‌اللّٰه مرعشی نجفی در قم، انس با مردم بود. ایشان یک مرجع مردمی بود. با مردم ارتباط داشت، مأنوس بود، می‌آمدند، می‌رفتند. خیلی راحت با مردم برخورد می‌کرد. به قدری ایشان با مردم قم ارتباطشان نزدیک بود که خیلی‌ها ایشان را قمی می‌دانستند. خب ایشان تبریزی بودند؛ اما هیچ‌کس ترکی حرف زدن آقای مرعشی را ندیده بود. ارتباط با مردم یک خصوصیّت برجسته‌ در ایشان بود. ایشان نسبت به امام و انقلاب نیز، از ابتدا همراهی داشتند. مرحوم حاج آقا مصطفی یکی از بیوتی که بعد از زندانی شدن امام با آنجا ارتباط داشتند، بیت مرحوم آقای مرعشی بود که با ایشان ارتباط نزدیکی داشتند و می‌رفتند و می‌آمدند. 18/11/1389

  • ادیب چیره‌دست

    برگی از خاطرات

    ادیب چیره‌دست

    جناب آقای محمدرضا حکیمی قدّس‌اللّٰه‌نفسه دانشمندی جامع و ادیبی چیره‌دست و اندیشه‌ورزی نوآور و اسلام‌شناسی عدالتخواه بودند. ایشان عمر را فارغ از آرایه‌ها و پیرایه‌های مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا نهادند. بهره‌گیری از محضر پرفیض و نفس گرمِ استادان معرفت و معنویت در مشهد مقدس، ذخیره‌ای از توکل و تعبّد و غنای نفس در دل و جان این شخصیت عزیز به جا نهاده بود که تا آخر عمر با برکتش وی را استوار می‌داشت. 01/06/1400

  • قلّه ی افتخار
  • زیر یک پرچم
  • شکوه الهی
  • یک تنه مقابل کفر
  • الگوی تبیین

    الگوی تبیین

    در جنگ صفین،جناح معاویه که خیلی هم در جنگ روانی ماهر بودند،تبلیغات گوناگونی داشنتد.کسی که از این طرف،خودش را موظف دانست که در مقایل این جنگ روانی بایستد،جناب عمار یاسر بود. یک جا می دید یک عده ای دچار تردید شدند،خودش را به سرعت آن جا می رساند و برایشان تبیین می کرد؛ گره ها باز می شد. 1388/05/05

  • قدرِ جوانی

    قدرِ جوانی

    همان طور که در میدان رقابت ورزشی،قوا و نشاط شما جوانان از یک پیرمرد بیشتر است،در میدان رقابت و مسابقه به سَمتِ معنویت هم توانتان بیشتر از یک پیرمرد است.این را قدر بدانید. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲

  • افتخارِ ایران

    افتخارِ ایران

    حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند سه خصوصیت در سلمان فارسی بود که این موجب می شود من زیاد نام او را ببرم. یکی اش این است که میل امیر المؤمنین را بر میلِ خود غلبه می داد. دوم اینکه فقرا را دوست می داشت و آنها را بر اهل ثروت ثروت ترجیح می داد. و سوم اینکه علم و علما را دوست می داشت. ۱۳۹۶/۱۱/۲

  • کهن‌مردِ دانشمند

    برگی از خاطرات

    کهن‌مردِ دانشمند

    آیت‌اللّٰه‌العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رضوان‌اللّٰه‌تعالی‌علیه، حوزه‌ی علمیه‌ی نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم در ایران، مبذول کرد. در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال ۱۴۱۱ هجری قمری، قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی بود و به همین سبب، پس از سرکوب شدن این نهضت به وسیله‌ی رژیم خونخوار بعثی، این کهن‌مرد دانشمند، مورد آزار و شکنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثی قرار گرفت و در معرض خطر جدی واقع شد. پس از آن‌که به فضل الهی از خطر نجات یافت، تا مدت‌ها در شرایط سخت، زیرنظر مأموران بعثی قرار داشت. عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایش‌های الهی و نمایشگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است. 18/05/1371

  • ارتشیِ فداکار

    برگی از خاطرات

    ارتشیِ فداکار

    شهید عباس بابایی این مرد مؤمن، این ارتشیِ فداکار، مظهری بود از محصول انقلاب در ارتش. ارتش جمهوری اسلامی بحمدالله به برکت انقلاب تحول زیادی پیدا کرد؛ یک نمونه‌اش همین مرد مؤمن فداکار بود که من از اوّل جنگ شاهد فداکاری‌های او بودم و او را در همه‌ی میدان‌ها، هم میدانِ رزم، هم میدان سازندگی ارتش، یک انسان حقیقتاً فداکار و صادق و برجسته دیدم. از اوّل دنبال این بود که به قدر توان خودش محیط نظامی خودش را با ارزش‌های انقلابی تطبیق بدهد و من فراموش نمی‌کنم آن گفته‌ها و اظهارات پرجوش‌وخروش و پرانگیزه‌ی او را در این زمینه‌ها. خود او عملاً یک انسان انقلابی و مؤمن و پرهیزگار و پارسا و پاکباز بود که بالاخره هم اجر و پاداش بزرگ معنوی خودش یعنی شهادت در راه خدا را که بزرگ‌ترین پاداش مجاهدان راه خداست گرفت و به جوار رحمت الهی پیوست. ۱۳۶۶/۵/۲۳

  • منادی وحدت

    برگی از خاطرات

    منادی وحدت

    جامعه‌ی تشیع در پاکستان، جامعه‌ی مظلوم و بسیار نجیبی است؛ آن‌ها در جهت تفرقه حرکت نمی‌کنند، رهبرانشان آن‌ها را به برادریِ اسلامی توصیه می‌کنند. خداوند رحمت کند شهید بزرگوار مرحوم شهید سیّدعارف‌حسین را ‌که در طول مدت مجاهدت و فداکاری‌اش همیشه مردم را دعوت می‌کرد به وحدت، به متّحد شدن در مقابل استکبار جهانی و استکبار او را با ایادی مرموز و پنهانش به شهادت رساند. 19/07/1368

  • معرفی کتاب حماسه ی امام سجاد علیه السلام

    کتابستان

    معرفی کتاب حماسه ی امام سجاد علیه السلام

    مشتمل بر گفتارهایی از حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) درباره‌ی مبارزات سیاسی-فرهنگی امام سجاد(ع)

  • مجازات عمومی

    مجازات عمومی

    یک ملت گاهی سال‌های متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت می‌کند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد. این همان «انّ اللّٰه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم» است. این همان گناهی است که نعمت‌های بزرگ را زایل می‌کند؛ ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللّٰه نوری را بالای دار بکِشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این‌که جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این‌که با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضدمشروطه قلمداد کردند، پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا حکومت رضاشاه را تصویب کردند. گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمی‌شود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند.

  • روحانی بی‌بدیل

    برگی از خاطرات

    روحانی بی‌بدیل

    آقای مشکینی (رحمةاللّٰه علیه) یک آدم بی‌بدیل بود. در زمان حیاتشان من این را اعتقاد داشتم، الان هم بر همان اعتقاد هستم. ما حقّاً و انصافاً، هیچ‌کس دیگر را با این جامعیّت در خصوصیّات مختلف، در بین بزرگان روحانی‌مان نداریم. انصافاً یک مرد بی‌بدیل و بی‌نظیری بود. سال‌های متمادی هم ایشان حضور داشته در صحنه. از سال ۴۱ ایشان وارد صحنه‌ی مبارزات بودند. ایشان علاوه بر جهات علمی و اخلاقی و سیاسی و تقوایی و مانند این‌ها، بسیار اهل ذوق و اهل سلیقه و مانند این‌ها هم بودند. 28/01/1391

  • مبارزه با جهل

    مبارزه با جهل

    امام حسین علیه السلام اگر چه با یزید مبارزه می کند،اما مبارزه ی گسترده ی تاریخی وی با یزیدِ کوته عمرِ بی ارزش نیست؛بلکه با جهل و پستی و گمراهی و زبونی و ذلت انسان است . امام حسین با این ها مبارزه می کند . ۱۳۷۹/۰۱/۲۶

  • معرفی کتاب دوران جدید عالم

    کتابستان

    معرفی کتاب دوران جدید عالم

    در این کتاب به رویکرد انتقادی انقلاب اسلامی نسبت به جهانِ متجدّد غربی و مبتنی بر سخنانِ رهبر معظّم انقلاب اسلامی، به تفصیل پرداخته شده است. کتابِ حاضر، شامل دو بخش کلّی است: «انقلاب اسلامی و غرب متجدّد» و «غرب‌شناسی و تجدّدشناسی انتقادی»؛ که مطابق با فهرست کتاب، فصولی متناسب با این دو بخش، مدوّن و منقّح شده‌اند.