• آتش استکبار

    مجموعه قطب‌نما

    آتش استکبار

    جوانِ اولِ انقلاب همه چیز برایش روشن بود، چون همه چیز را خودش به چشم خود دیده بود؛ اما امروز شما باید فکر کنید، تحلیل کنید، دقت کنید؛ صِرف گفتن با زبان نباشد؛ معلوم باشد چرا ملت ایران با استکبار مخالف است؛ این را جوانِ امروز بایستی به درستی و با تحقیق بفهمد. ۱۳۹۲/۸/۱۲

  • نهال پربرکت

    نهال پربرکت

    در سال ۱۳۴۰ قمری آن روزی که مرحوم آیت‌اللّه حائری (رضوان الله تعالی علیه) وارد شهر قم شد، از این همه برکات خبری نبود؛ نه در این شهر، نه در این کشور، و نه در سراسر عالم. او این حوزه را پایه‌گذاری کرد و تقریباً چهل سال بعد از آن تاریخ این نهضت آغاز شد؛ ببینید چطور آن اخلاصی که نشاننده‌ی این نهال یعنی نهال حوزه‌ی علمیه در وجود خود داشت، به ثمر نشست، تا این نهضت پدید آمد. یکی از ثمرات آن تلاش در کشور ایران، تشکیل جمهوری اسلامی با همه‌ی برکاتش است. 01/12/1370

  • استعداد بی‌نظیر

    برگی از خاطرات

    استعداد بی‌نظیر

    شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است. هرکس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والّا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! 25/09/1392

  • مبارزه‌ی طولانی

    مبارزه‌ی طولانی

    خیال می‌کنیم موسی‌بن‌جعفر یک آقای مظلوم بی‌سر و صدای سر به زیری در مدینه بود و رفتند ایشان را زندانی و مسموم کردند، همین و بس. قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه‌ی طولانی و تشکیلاتی بود. از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با موسی‌بن‌جعفر ارتباط داشتند.

  • برخورد شیرین

    سرمشق؛

    برخورد شیرین

    یک بار که آقا به کوه‌پیمایی رفته بودند با یک دختر و پسر جوان مواجه شدند، در حالی که آن دختر، کم‌حجاب بود. آن دو جوان به خاطر روبرو شدن با رهبر انقلاب، غافلگیر شده بودند. آقا با لحنی پدرانه، سلام و علیکی با آنها کردند و با آنها هم‌کلام شدند و در بین صحبت‌ها پرسیدند که آیا زوج هستند؛ و در پاسخ شنیدند خیر. رهبر انقلاب خطاب به آن دو جوان گفتند: «اگر قصد ازدواج داشتید، تشریف بیاورید تا خود من خطبه‌ی عقد شما را جاری کنم.» بعد از مدتی همان دو جوان با یک دسته گل به بیت رهبری مراجعه کردند و گفتند: «الوعده وفا! آمده‌ایم تا رهبر انقلاب، عقد ما را بخوانند.»

  • حلقه به گوش

    قصه مبارزه

    حلقه به گوش

    برای یک کشور، برای یک ملّت بیش از این سرافکندگی که در رأس کشور یک کسی باشد که حکومت انگلیس او را بیاورد سرِ کار، بعد که نپسندید و بر خلاف میلش شد، بگوید برو؛ او هم مجبور باشد برود! خیلی خب انگلیس‌ها پیغام دادند که باید تو بروی! تو اگر مَردی، اگر انسانی، اگر غیرتی در وجود تو هست، اگر یک جو غیرت داری، بگو نمیروم؛ بگذار تو را بکشند؛ نخیر. بلند شد رفت خانه‌ی محمّدعلی فروغی که دلّال و عامل انگلیس‌ها بود و واسطه بود، گفت که بله، بنده آماده هستم بروم؛ ماشین در اختیارش گذاشتند، رفت اصفهان و از طریق راه‌های مختلف رفت تا دَم دریا و سوار کشتی‌اش کردند و بردند. برای یک ملّت، ننگ از این بالاتر؟ ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ در اوایل رفتن رضاخان که هنوز تکلیف سلطنت در ایران درست معلوم نشده بود، سفیر انگلیس در تهران به کسی که از طرف محمّدرضا به او مراجعه کرده بود که تکلیف خودش را بداند، میگوید که چون بر طبق اطّلاعات ما، محمّدرضا به رادیو برلین گوش میکند و پیشرفتهای آلمان را روی نقشه پی میگیرد، پس مورد اعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمّدرضا میدهد. او هم گوش کردن به رادیو برلین را ترک میکند و کنار میگذارد! آن‌وقت سفیر انگلیس میگوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ میشود او را به سلطنت انتخاب کرد.» .... انقلاب، رژیمی با این میزان وابستگی را از بیخ و بن برکند و نابود کرد.. ۱۳۷۴/۰۳/۱۴

  • شایسته‌ی شهادت

    شایسته‌ی شهادت

    دو هفته پیش شهید کاظمی آمد پیش من و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی این‌که دعا کنید من روسفید بشوم، دوم این‌که دعا کنید من شهید بشوم. گفتم که شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همه‌تان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته‌ی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشم‌های شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: ان‌شاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند. 1384/10/21

  • دل‌های محکم

    دل‌های محکم

    در نزدیکی کرخه نور، شهید عزیز، حسین آقای علم‌الهدی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه و بقیه‌ی جوانانی را که همراه او بودند و با دست خالی، بدون تجهیزات، اما با دلی سرشار از عشق و ایمان و با قلبی استوار از اتّکا و توکّل به پروردگار به این طرف می‌آمدند، ملاقات کردم. از شهید علم‌الهدی پرسیدم: «شما از سلاح و تجهیزات چه دارید که این‌گونه مصمّم به جنگ دشمن می‌روید؟» دیدم این‌ها دل‌هایشان آن‌چنان به نور ایمان و توکّل به خدا محکم است که از خالی بودن دست خود هیچ باکی ندارند. حرکت کردند و رفتند. آن‌ها خواستار جهاد در راه خدا و پذیرای شهادت در این راه بودند؛ چون می‌دانستند حقّند. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰

  • عالم عامل

    برگی از خاطرات

    عالم عامل

    آیت‌الله حاج‌ آقا مجتبی تهرانی از علمای اخلاق تهران بودند که در ۱۲ دی ماه ۹۱ به دیار باقی شتافتند. این عالم بزرگوار در نجف جزو شاگردان ممتاز امام خمینی رحمه‌الله بودند، تا جایی که حضرت امام مأموریت جمع‌آوری فتاوا و تنظیم رساله‌ی عملیه‌ی‌ خود را به ایشان می‌سپارند. آیت‌الله تهرانی پس از استفاده از محضر علمای نجف، به دستور امام خمینی (ره) به زادگاه خود تهران بازمی‌گردند و جلسات اخلاقی و درس خارج فقه و اصول را شروع می‌کنند که تا ۴۰ سال این تدریس ادامه داشت. در بخشی از پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت ایشان آمده است: «با تأسف و تأثر فراوان، خبر درگذشت عالم عامل ربّانی، مرحوم آیت‌الله آقای حاج آقا مجتبی تهرانی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم. این حادثه‌ی ناگوار، ضایعه‌ای برای حوزه‌ی علمیه و روحانیت و جامعه‌ی مذهبی تهران و به‌ویژه ارادتمندان و شاگردان ایشان و جوانانی است که از مجالس پرفیض و درس‌های سازنده‌ی این معلم اخلاق بهره می‌بردند.» همچنین آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۴ مصادف با اربعین حسینی، در مراسم تشییع پیکر ایشان حضور یافتند و بر پیکر آن عالم جلیل‌القدر نماز میّت را اقامه کردند.

  • الگوی جهاد علمی

    برگی از خاطرات

    الگوی جهاد علمی

    مؤسسه‌ی رویان، یک مؤسسه‌ی موفق و یک نمونه‌ی کامل و چشمگیر از آن چیزی بود و هست که انسان آرزویش را دارد. علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی آشتیانی این‌قدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوه‌ی کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعه‌ی کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست می‌دارد و آرزو دارد. رویان هم با کمک او و بقیه‌ی همکارانی که در رویان از اول مشغول بوده‌اند، این‌جوری بارآمد؛ این‌جوری رشد کرد؛ این‌جوری رویید. ۱۳۸۶/۰۴/۲۵

  • حاج قاسم

    قصه مبارزه

    حاج قاسم

    شهید سلیمانی... واقعاً مظهر تلاش بود؛ کار خستگی‌ناپذیر؛ خستگی‌ناپذیر. گاهی اوقات که مثلاً به یک کشوری میرفت، برمیگشت و برای ما گزارش میفرستاد، من وقتی میخواندم این گزارش را، حیرت میکردم از حجم کار عظیمی که در این مثلاً چند روز اتّفاق افتاده. ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ اصلاً دنبال دیده شدن نبود... او از دیده شدن فرار میکرد، حالا جوری شده که همه‌ی دنیا دارند او را می‌بینند...کار را برای خدا میکرد، تظاهر نداشت، لاف‌زنی نداشت؛ اوّلین پاداش دنیایی‌ای که خدای متعال به این اخلاص او داد، همین تشییع دَه‌ها میلیونی بود. این تشییع، اوّلین جزای اخلاص او در دنیا بود؛ حالا جزای آخرت که به جای خود محفوظ.۱۴۰۰/۱۰/۱۱ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. اگر کسی میخواهد گرایش مردم به انقلاب و مبارزات و ‌مجاهدتها را بفهمد، به تشییع میلیونی شهید قاسم سلیمانی نگاه کند. بدن قطعه‌قطعه‌شده‌ی شهید سلیمانی به وسیله‌ی ‌میلیون‌ها انسان بدرقه شد؛ مردم این جور از او بزرگداشت و احترام کردند؛ این یک نمونه؛ نمونه‌های دیگر هم زیاد دارد.‌۱۴۰۱/۰۳/۱۴ شهید سلیمانی الگو شد؛ یکی از حقایق بسیار برجسته این است که شهید سلیمانی تبدیل شد به یک الگو. امروز بسیاری از ‌جوانان... تشنه‌ی حضور قهرمانهایی مثل ‌شهید سلیمانی‌اند؛ امروز تشنه‌اند. هر چه یاد سلیمانی بیشتر منتشر میشود، علاقه‌ی اینها، تشنگی اینها به حضور قهرمانهایی از ‌این قبیل در کشورهای خودشان بیشتر میشود. امروز شهید سلیمانی در منطقه‌ِی ما نماد امید و اعتماد به نفْس است،‌ نماد رشادت ‌است، رمز استقامت و پیروزی است. این کارها را خدا میکند؛ اینها دست کسی نیست؛ با هیچ تدبیری ماها بلد نیستیم از این جور ‌کارها بکنیم. این کارها، کار خدا است.‌۱۴۰۰/۱۰/۱۱

  • انس بگیرید
  • استاد بزرگ

    استاد بزرگ

    آیت‌الله آقای حاج سیدمحمود هاشمی شاهرودی رضوان الله علیه، استادی بزرگ در حوزه‌ی علمیه‌ی قم و کارگزاری باوفا در مهم‌ترین تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، عضو مؤثری در شورای نگهبان و رئیس موفّقی در مجمع تشخیص مصلحت بودند و آثار و برکات علمی بسیاری از خود بر جای نهادند. ایشان همچنین برادر سه شهید و از یاران و شاگردان و همراهان شهید نام‌آور و بزرگوار سیدمحمدباقر صدر بود. 1397/10/04

  • هم کتاب ، هم کار

    قطب نما

    هم کتاب ، هم کار

    هر کس که در یک بخش یا گوشه ای مشغول تبلیغ و کار است ، رابطه ی خودش را با کسب معلومات قطع نکند ؛نگوییم کار داریم و نمی رسیم.من مطالعه هم می کنم به کارم هم می رسم و می بینم که منافاتی با هم ندارند. ۱۳۶۶/۰۱/۰۳

  • خجالت بی‌جا
  • عالم متقی

    عالم متقی

    آیت‌الله حاج سید عبدالحسین دستغیب، شخصیت مغتنم و ارزشمند برای عالم اسلام بود. آنان که از سوابق زندگانی این شهید بزرگوار آگاهند می‌دانند که او از نخستین کسانی بود که پرچم تبلیغ انقلاب اسلامی را در سخت‌ترین شرایط برافراشت و بر معابر و مجامع، نام امام امت را بر زبان جاری ساخت و با دستگاه ظلم و جور به مبارزه برخاست. این چهره‌ی پارسا و پرهیزکار، بی‌اعتنا به زخارف دنیوی، همت و نیروی خود را در راه استقرار حاکمیت الله صرف کرد و به یاد خدا دلخوش بود که «الا بذکر الله تطمئن القلوب». روح بی‌کینه و صفای باطن و لحن روحانی او گرمی‌بخش دل مردم بود و مردمی که او را صمیمانه دوست داشتند به شخصیت والای این روحانی مبارز و متقی احترام می‌گذاشتند.20/09/1360

  • راه‌نما
  • فقیه مبتکر

    فقیه مبتکر

    در همین حوزه‌ی قم، مبتکر مدارس برنامه‌ای، یکی از فقهای معروف منحصر در امر فقاهت بود؛ یعنی مرحوم آیت‌الله گلپایگانی. مدرسه‌ی آقای گلپایگانی، قدیمی‌ترین مدرسه‌ی برنامه‌ریزی شده در حوزه است. آقای گلپایگانی یک فقیه متبحر، متخصص در کار فقاهت و پایبند به مسائل فقاهت، نترسید از اینکه یک برنامه‌ی نویی را در امر آموزش اجرا کند؛ البته ایشان نوآوری‌های دیگری هم داشتند. اول جایی که در حوزه، مسائل رایانه‌ای و این‌ها را راه انداخت، دستگاه آقای گلپایگانی بود، که بعد البته رواج بیشتری پیدا کرد. 1389/08/02

  • هدف شریعت چیست؟
  • وقتِ دعا

    وقتِ دعا

    بخش‌هایی از دعای پایانی رهبر انقلاب در مراسم عزاداری فاطمیه در حسینیه‌ی امام خمینی(ره) در اسفندماه سال 1396: «پروردگارا! این توسل را، این اظهار ارادت حقیرانه‌ی ما را به خاندان اهل بیت(علیهم‌السّلام) و به حضرت صدیقه‌ی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد، گناهانی را که مانع استجابت دعای ما می‌شود بر ما ببخش و ما را بیامرز. پروردگارا! به محمد و آل محمد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل ملت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همه‌ی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همه‌ی عالم بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد، راه‌های صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راه‌ها کمک بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول کن؛ آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند، توطئه‌ی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئه‌گران برگردان. پروردگارا! به محمد و آل محمد، کسانی که با همه‌ی وجود، با همه‌ی اخلاص، با همه‌ی توان در مقابل این توطئه‌ها می‌ایستند، همه‌ی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما.»

  • طلبه‌ی مبارز

    طلبه‌ی مبارز

    میرزا کوچک یک روحانی است، یک طلبه است. بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک‌خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است. رفتار او هم یک رفتار دینی و اعتقادی است؛ یعنی انسان مشاهده می‌کند با اینکه در درون تشکیلات خودشان مخالفینی داشت، اما مرحوم میرزا کوچک در برخورد با این‌ها کاملاً حدود شرعی را رعایت می‌کرده. مثلاً کسانی بودند که‌ مخالفت‌های اعتقادی با ایشان داشتند؛ همراهان ایشان آن افراطی‌ها می‌گفتند این‌ها را بزنیم سرکوب کنیم! میرزا کوچک نمی‌گذاشته و مانع می‌شده از اینکه این کار را بکنند. 1391/08/29

  • مثل خورشید

    مثل خورشید

    خصوصیت مدرّس اوّلاً عبارت بود از آگاهی؛ چیزی را که خیلی از آدم‌های دلسوز، آن روز درک نمی‌کردند، او می‌فهمید. آگاه بود. توطئه‌ی خارجی‌ها را و حکومت دست‌نشانده را می‌شناخت. پایان کار را از آغاز می‌دید. ثانیاً احساس مسئولیت. و ثالثاً شجاعت؛ نمی‌ترسید، از مرگ نمی‌هراسید، از زحمت‌ها و سختی‌های زندگی فرار نمی‌کرد. این سه خصوصیّتِ عمده‌ی مرحوم مدرّس است. البته عالم بود، باتقوا بود، خیلی خصوصیات دیگر هم داشت؛ امّا آن چیزی که مدرّس را مثل خورشید منوّری امروز در جامعه‌ی ما قرار داده، این سه خصوصیّت است. 1367/11/09

  • دانشمند ممتاز

    دانشمند ممتاز

    دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر، جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاش‌های علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. 1399/09/08

  • عارفِ مبارز

    عارفِ مبارز

    امام یک وقتی به خود بنده فرمودند «شما خیال نکنید که آقای شاه‌آبادی در کار مبارزات نبود؛ چرا، ایشان مبارزه می‌کرد». مرحوم شاه‌آبادی، عارف آن‌چنانی، به امام گفته بود که «اگر من یاوری داشتم، خروج می‌کردم». ۱۳۹۸/۰۲/۱۸

  • در مقابل بیگانه

    در مقابل بیگانه

    جهت‌گیری ستارخان و باقرخان در مشروطیت، درست نقطه‌ی مقابل جهت‌گیری کسانی بود که مشروطیت انگلیسی و مشروطیتِ زیر پرچم بیگانه را می‌خواستند. ستارخان در سخنرانی و اعلامیه‌اش میگفت: «من میخواهم زیر پرچم اباالفضل‌العباس حرکت کنم». بودند کسانی که میخواستند نهضت را بکشانند به سمت حرکت انگلیسی، اما ستارخان ایستادگی کرد. بعد هم همان‌ها بودند که مرحوم ستارخان و مرحوم باقرخان را کشاندند تهران و در باغ اتابک، آن‌ها را از بین بردند. 1385/11/28

  • بی‌مهری
  • مدیر واقعی

    مدیر واقعی

    شهید تهرانی مقدم سراپا اخلاص بود. من بیست و پنج شش سال است که ایشان را از نزدیک می‌شناسم. همت خیلی بلندی داشت. افق‌های خیلی بلندی را می‌دید. یکی از خصوصیات برجسته‌ی ایشان، مدیریت بود. یک مدیر طبیعی بود، درس مدیریت هم نخوانده بود؛ اما واقعاً یک مدیر بود. 1390/09/01

  • بزرگداشت روز ملی مبارزه با استکبار

    بزرگداشت روز ملی مبارزه با استکبار

    به همت دفتر نمایندگی حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظله العالی) در مشهد، روز دوشنبه 14 آبان ماه مراسم بزرگداشت روز ملی مبارزه با استکبار و گرامیداشت سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با سخنرانی دکتر حمیدرضا مقدم‌فر مشاور رسانه ای فرمانده کل سپاه و با حضور جمعی از مسئولان و دانشجویان در محل سالن آمفی تئاتر دانشگاه علوم اسالمی رضوی، برگزار شد.

  • انقلابیِ متدین

    انقلابیِ متدین

    مرحوم عسگراولادی انصافا متدین، متعبد، پایبند به مسائل شرعی و دینی به معنای واقعی کلمه بود. انگیزه‌ی این مبارزاتی هم که ایشان می‌کرد تدین بود، یعنی واقعا احساس مسئولیت می‌کرد. انسان اخلاقیِ دینی بود، یعنی آدم صبوری بود، آدم بسیار متینی بود، آدم بسیار باانصافی بود که این را ما در رفتارهای ایشان می‌دیدیم، آدم مراقبی بود. 1392/10/17

  • وزیرِ شهید

    وزیرِ شهید

    وزیرِ شهید | بنده ایشان را قبل از شهادت هم از نزدیک می‌شناختم. قبل از این‌که وزیر شود، در جلسه‌ای که با مرحوم آقای بهشتی و بعضی دیگر در منزل یکی از دوستان برگزار شد، از ایشان هم دعوت کردند که بیاید تا ما ایشان را از نزدیک برانداز کنیم؛ چون بنا بود وزیرِ شهید رجایی شود. مرحوم رجایی مشورت می‌کرد و اصرار داشت ما نظر بدهیم. آقای تندگویان به جلسه آمد و به تعبیری باید بگویم همه را مرید خودش کرد. 1378/09/28